این مکان پنجره‌ ایست به دنیای راز آلود احساسات و لحظه‌ های زنده‌ای که با کلمات جان می‌گیرند. Enter To our World

Seasonal Friends

بعضی دوستا از دور مثل گوهر می‌ درخشن، ولی وقتی زمان می‌ گذره، می‌ فهمی برقشون بیشتر از جنس هیجان لحظه بوده تا ارزش موندگار
اینا همون آدمایی هستن که اولش با تو می‌ خندن، باهات سفر میرن، خاطره می‌ سازن و حتی حس می‌ کنی چراغ راهتن

اما کم‌ کم، بی‌ سر و صدا، جوری کم رنگت می‌ کنن که خودت هم باور نمی‌ کنی قبلا چقدر نزدیک بودید

نه با یه خداحافظی صریح، بلکه با انتخابایی که نشون میده دیگه «تو» اولویت نیستی

مشکل این نوع دوست، این نیست که دشمن یا آدم بدی باشه، مشکل اینه که وقتی مسیرش رو عوض می‌ کنه، تو رو جایی وسط راه رها می‌ کنه بدون اینکه حتی بگه چرا
و وقتی بعد از سال‌ ها دوباره سر و کلش پیدا میشه، بیشتر بوی نوستالژی میده تا بوی تغییر واقعی

درس بزرگ این نوع رابطه اینه: میشه خاطره‌ ها رو دوست داشت، میشه لحظه‌ های خوب رو یاد کرد، ولی باید مرز گذاشت
چون بعضی آدما برای یک فصل از زندگین، نه برای همه فصل‌ ها

وضعیت نظر دهی :
۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
  • Anne  shirley
    Anne shirley
    ۲۱ , مرداد ۱۴۰۴
    و منی که موقع خوندن این همش چهره یه نفر جلوی چشمام بود...:)
  • ava  :)
    ava :)
    ۲۱ , مرداد ۱۴۰۴
    @Anne shirley قابل درک>>>>
  • امیر.ر. چقامیرزا
    امیر.ر. چقامیرزا
    ۲۳ , مرداد ۱۴۰۴
    سلام، یعنی خاطراتشون خوبن و خودشون دیگه برای این وقت حال نیستند..
  • ava  :)
    ava :)
    ۲۳ , مرداد ۱۴۰۴
    @امیر.ر. چقامیرزا سلام
    خاطراتشون ...
    بعضیاشون عالین بعضیاشون افتضاح
    قسمت تلخ ماجرا اینه که متاسفانه این وقت حالی که میگین، نبودن! اما اومدن..
    اومدن و با یه سری رفتارا دارن میگن اووو میدونستی تو رفیق منی 
    با اینکه سالها پیش مسیرشونو خودشون جدا کرده بودن و الان که تنها شدن یهو یاد من افتادن!