روزی که گذشت
این پست صرفا امروز (17 اردیبهشت 404) این کاربره و اگه علاقه ای ندارید میتونید نخونید :>
صبح بلند شدم
ورزش کردم و صبحونه رو خوردم
دوش گرفتم و کم کم اماده بیرون رفتن شدم
ساعت 9:30 دوستم رو دیدم و رفتیم سمت تجریش (مثل همیشه...)
توی پاساژ ارگ چند ساعتی گشتیم و برای خواهرم مجموعه 14 و 15 کتابای تام گیتس رو از book hall گرفتم
خیلی دودل بودیم بعدش چه کنیم
تایم غذا خوردنو با ساندویچ اماده سیو کردیم و رفتیم سمت پارک نهج البلاغه
واییی نگم که چقدر اذیت شدیم
ایستگاه همت پیاده شدیم و کنار اتوبان اسنپ گرفتیم
وقتی رسیدیم خیلی اولا گرم بود و خلوت
تا پایین پارک رفتیم و دیدیم که بله بستس!
همون مسیر سرپایینی رو این بار باید سربالایی میرفتیم
خلاصه رسیدیم بالا و گفتیم اوکی الان چیکار کنیم خوبه؟ دیدیم برج میلاد خیلی نزدیکه
دوباره اسنپ به سمت برج میلاد
رسیدیم اول سانسای سینماش رو چک کردیم دیدیم نمیرسیم
رفتیم اتاق فرار انیگما
دوستم گفت بیا بریم اتاق فرار تسخیر گفتم ببین من نمیتونممم بعد الان ما تعدادمون کمه!
یدونه معماییشو رفتیم به اسم جنگ
ما انقدر خسته بودیم اصلا نمیتونستیم خوب عمل کنیم
تموم که شد اومدیم تو محوطه دیدیم یه بارون ریزی میاد و هوا خیلییی خوبهه
یه بستنی خوردیم و چند قدمی راه رفتیم ...
اره این کل امروزه ولی همین از ساعت 9 تا 6 طول کشیده T T
اون مقدار پیاده روی ما قابل وصف نیستتت