زندگی منه حتی با عقاید اشتباهم!
بذار خودم باشم
حتی اگه راهی که میرم از نگاه دیگران، سراسر خطاست
من عوض شدم… نه یک شبه، نه از روی لج بازی، بلکه ذره ذره، با هر فکر، با هر دردی، با هر سوال بی جواب!
من اون آدمِ پارسال نیستم؛ اون نگاه ساده، اون باور های آماده، دیگه توی من جا نمی شن
می دونم کاری که می کنم، انتخابی که کردم، از دید خیلی از ادمای جامعه من اشتباهه (*پوشوندن خودم صرفا برای اینکه مردها دیدشون با زنها متفاوته رو قبول ندارم---- بزارین بیشتر وارد جزئیات نشم میدونین دارم درمورد چه مسئله ای صحبت میکنم!)
اما من با چشم بسته راه نرفتم... من فکر کردم، تردید کردم، گریه کردم، با دلم جنگیدم، با عقلم ساختم، و آخرش خودم رو انتخاب کردم
خدایی که من می شناسم، برای فکر کردن* مجازات نمی کنه
برای این که خودت باشی، نمی ندازتت ته جهنم
اصلا جهنم، یه کلمست... یه نماده... شاید هم فقط ترسیه که توی ذهن آدما ریشه کرده
شاید جهنم، همون لحظه ایه که خودتو انکار می کنی تا دیگران راضی باشن
من ترجیح می دم بسوزم توی آتیشی که خودم روشن کردم،
تا اینکه یخ بزنم توی بهشتی که مال من نیست
پس بذار با عقاید خودم زندگی کنم
چون تهش، منم که با خودم تنها می مونم… نه هیچ کس دیگه