امروز آخرین روزیه که اومدم شرکت، در اصل آخرین روز کارمه

۳۰ ام بود که اطلاع دادم من تا اخر هفته میام

در مورد شاغل بودن خب واقعا تجربه جالبی بود :>

دیگه کم کم باید برای دانشگاه آماده شم

یه ماه تقریبا خالی دارم که چند بخش میشه

تولد دوستمه و کلی باهم پلن داریم، خریدای دانشگاه، بهبود بخشیدن به زبانم، افزایش تایم ورزشم و...

دلم برای اینجا تنگ میشه یجورایی عادت کردم

تا ساعت ۳ امروز اینجام و خدافظی 🥲🚶‍♀️

دلم براتون تنگ شدههه

خیلی وقته تایم‌ برای نوشتن‌ ندارم

در اصل ذهنم انقددررر شلوغه حتی نمیتونم فکر کنم راجبش 

باید یه چیز خوب دربیاد 

در کل امیدوارمم حالتون خوب باشه*_*

توی چنل تلگرام بیشتر هستم البته 

ولی خب دوست دارم گاها اینجا بیام و پستی بزارم

قوانین سادست

نمیتونی دروغ بگی

نمیتونی فرار کنی

و خوب میدونی نباید قوانینو زیر پا بذاری

 u wanna join us

و چقدر میتونه ترسناک باشه وقتی نقابی به صورت نداری

لبخند بزن :)

امیدوارم تو زندگی بعدی...؟

یکی دیگه هم هست قشنگ میشه:)

نامه ای برای اون شخص بجا بزارین و اینجا بنویسینش بدون اینکه منشنش کنید

هیچ وقت نخواستم آدمی باشم که وایب خوبی نمیده و نبودم

همیشه لبخند دارم، خوش برخوردم... _ هیچ وقت منفی حرف نمیزنم _ زیاد غر نمیزنم، گیر نمیدم

ممکنه یه سری از رفتار هام با بقیه مچ نشه

البته همه آدما این خصلت رو دارن، یک سری شیوه زندگی خاصی دارن

این چند وقت واقعا حالم خوب نبود

دوست نداشتم زیاد پستی درمورد این حال بنویسم 

موفقم بودم، زیاد دربارش ننوشتم 

توی چنل تلگرامم باز بیشتر به چشم میاد

الان اوضاع آروم تره

و دوست دارم بلاگ به سمت خوبی بره

خوبینننن؟ همه چی اوکیه؟ چه خبرا

دلتنگ همتونم :)))

گاهی در زندگی لحظه‌ هایی پیدا می‌شه که انگار جهان در آنی می‌ایسته

"No woman should face violence alone."

#TogetherAgainstViolence

مرحله تکراری گم شدن و سردرگمی 

ولی با شدت بیشتر، حس متفاوت و تازه

بذاریم پای بزرگ شدن؟ نه

اون چیزی که دلم میخواد توی این شرایط 

ناپدید شدنه 

به شکلی که تنها برم وسط یه جنگل، یه مدت با خودم باشم

بعدش برگردم به کارام برسم که نمیشه 

براش گریه کردم، خیلیم زیاد... 

یه بارش نفسم دیگه بالا نمیومد 

ولی جالبه سبک نشدم، خالی نشدم، بیشتر تو صداهای درونم فرو رفتم

چون جدیده نمیدونم تهش چیه ولی امیدوارم نجات پیدا کنم

خیلی وقته چیز درست حسابی اینجا ننوشتم 

ولی ممنون که همین چیزای بیخودم میخونید و راجع به بعضیاش حتی صحبت می‌کنید 

حتما اینجارو یه دستی بهش میکشممم

زمانی که جمله زیر رو میخونی اولین مفهومی که میاد تو ذهنت چیه؟ 

...You were born bluer than a butterfly

تمام انسان ها فارغ از هر جنسیتی محترم و ارزشمند هستند

نه نه نه

درستش میکنم 

اغلب انسانها  (با ارفاق) باز هم فارغ از هر جنسیتی ارزشمند و محترم هستند

این پست دقیقا درباره بعضی هاشون صحبت میکنه

بیشتر هم با جنسیت مرد 

طرز نگاه این افراد، طرز صحبت کردن این افراد، طرز رفتارشون اصلا طرز زندگی کردنشون پر از کثافته

وایب لجن بودن میدن

این پست رو به نظرم دختر ها بیشتر درک میکنن

ولی واقعا قضیه رو جنسیتی نمیکنم

پسر ها یا هر جنسیت دیگه ای از دست این انسانها که نه حیوانها در امان نیستن

این بعضی انسانها یا همان حیوانها...

صبر کنین

شاید بگین اینطوری به حیوانات توهین میشه

صرفا بخاطر غریزه به عنوان حیوان اشاره میکنم

وگرنه صد البته حیوان ها محترم تر و ارزشمند ترن

داشتم میگفتم این بعضی انسانها در نهایت متجاوز، هول و غیره تلقی میشن

و من هربار که چشمم به یکی از این افراد میخوره 

اگه دور نشم به نظرم یه روزی مشت قشنگم روی صورتشون میخوابه

اونم به طرز فاجعه باری

البته تا زمانی که اون نگاه کثافتشون رو روی من قفل نکنن :)

در کل این پست قراره اینو بگه

این بعضی ها واقعا قرار نیست نابود شن ولی در برابرشون ساکت نباشین‌

این میتونه یه چالش باشه میتونین توش شرکت کنین :)

میتونم حس کنم تو دنیاهای دیگه "من" های دیگه دارن چیکار میکنن

بسته به شرایط زندگیشون، کشوری که هستن

یکیشون قطعه یه دنسر حرفه ای که برای خودش آکادمی داره

یکی دیگشون اسکیت باز حرفه ایه و یه عالمه جایزه داره

یکی دیگه جهانگرد شده و داره با دوچرخش میره کشورای مختلف رو میبینه

یکیش یه بازیگر فوق العاده خفنه

یکی دیگه خواننده با آهنگای با محتوا و زیبا

یکیشوشن شطرنج باز در سطح جهانه 

یکی دیگه تو صنعت مدلینگ فعاله

یا...

اینا همه یه ذره استعدادهایی که توی من هست ولی هیچ وقت اونقدر بال و پر نگرفت

مسیر من توی این زندگی درس بوده و هست 

هدف هایی که تو ذهنم داشتم و الانم دارم کاملشون میکنم

ولی خب اینو میدونم تو زندگی های دیگه این ادم، خیلی چیزای دیگه باعث درخشش اون میشه